* یه مردی با یه خرسی دوست بود.
یه روز که داشتند ناهار می خوردند مرده به خرسه گفت: بد غذا
می خوری، همه پوزه ت رو چرب کردی.
خرسه گفت: اون سنگ رو بردار و بزن تو سر من.
مرده گفت: چرا؟ برای چی؟
خرسه گفت: بعد از یه عمری رفاقت یه خواهش از تو داریم، اونم
اینه. بردار و بزن، رفیقش هم همین کار رو کرد.
۴۲ سال بعد توی آنتالیا، مرده، خرسه رو در حالی که تو بغل یه
دختر روسپی خوابیده بود دید.
مرد رفت جلو و سر خرسه رو وارسی کرد و گفت سرت خوب شده
هیچ اثری از اون شکاف نیست.
آفتاب صورت مرد رو نورانی کرده بود.
خرسه به مرده گفت: آره زخم سرم خوب شده ولی دلم هنوز زخمیه.
رابطه اش با اسفرزه ؟
سلام:)
این خرسه هم بدجوری بد کینه بودا!!
خوبی؟
روسپی بودن دختره به اون زخم ربط داره؟
man nafahmidam... kheyli sureal boud. az hadde fahme man yeki balatar boud...
:(
anita
من نفهمیدم این وسط دختر روسپی چه نقشی داشت؟ تموم
مطمئنم که اگه مرده، خرسه رو عوض اینکه تو بغل یه دختر روسپی پیدا کنه یه جای دیگه..مثلا وسط جنگل پیداش کرده بود اوضاع یه طور دیگه میشد!!
۴۲ سال... خیلی زیاده...
راجع به کامنت ها هم باهات کاملا موافقم٬ ... مرسی سر زدی!
چی تو سر تو میگذره؟ نکنه به خاطر اون دکمهی گم شده است؟ آهای ...
اوه اوه! میبینم که پستت صحنه داره ناتور! روسپی و اینجور حرفا!!! تابستونه و دیگه...........!!!ای توف به این روزگااااار٬! خرسا هم دیگه دنبال این کاران!! ای پدر پول بسوزه که یه ادمو بغل یه خرس میخوابونه!!!!!!!! هییییییییییییی دنیااااااااا!
:)
خرس گنده خجالتم نمی کشه...اخه ادمم/۰خرسم) انقد زودرنج میشه...
صاف و ساده : نفهمیدم . باید دربارش فکر کنم .
همیشه زخم های نا پیدا که درون آدمی را خراش می دهند ... یا خوب نمی شوند و یا اگر قرار باشد که در مان شوند ... زمانی بسیار زیاد را لازم دارند ... بر خلاف زخم های جسم آدمی که زود آرام می شوند .. :)
حالا چرا تو بغل اون دختره بوده؟
ولی من هنوز نقش اون دختر روسپی رو نفهمیدم. تموم
آره ناتور ، زخمی که به دل وراد بشه خوب شدنی نیست ... حتی با مرور زمان باز هم جاش باقی می مونه ...