باریکه ی لاغر نور که افتاد رو دیوار فهمیدم عالیجناب اومده
بی هیچ حرکتی، پشت بهش موندم
بدون اینکه صورتمو ببینه فهمید، همیشه میفهمه...

- گریه میکنی؟
- نه!
- گریه میکنی!
- می خوای بغلم کنی؟
- می خوای بغلت کنم؟
- اگه تو بغلت گریه کنم ناراحت میشی؟
- می خوام بغلت کنم که تو بغلم گریه کنی!