تو خفته یی.
از پنجره می بینم که ماه.بسیار آرم.قدم میزند.
آسمان در خواب است.
و ستارگان.بی صدا.به ماه نگاه می کنند.

اینک تو آرام و بی دغدغه خفته یی.و باد آواز می خواند.
باد.انگار که ستاره ها را جابجا می کند.
باد.دریا را زنده می کند.درختان را.چمن را.گندمزارها را.
باد.وقتی لت باز دری را به لت در بسته می کوبد...پنجره یی را می لرزاند...گلدانی را می اندازد...در دهلیزی می پیچد...خبر از حرکت در بی زمانی می دهد.
تو باید باد.برف.باران.آفتاب.درختان.چشمه ها.کوه ها و همه ی بوته های خار را دوست داشته باشی تا زندگی را دوست داشته باشی.تا عشق را...

ـ ن.ا. ـ


                             "Azaleas and Live Oaks, Magnolia Plantation, Charleston, South Carolina" © Adam Jones
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد